جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

خلاصه کتاب مربی تریلیون دلاری

فهرست مطالب

کتاب “مربی تریلیون دلاری” چه هدفی را دنبال می‌کند؟

هدف کتاب “مربی تریلیون دلاری” ارائه فلسفه و رویکرد بیل کمپبل، مربی برجسته سیلیکون‌ولی، در هدایت شرکت‌های موفقی چون اپل و گوگل است. این کتاب به مدیران و رهبران آموزش می‌دهد که چگونه با ایجاد اعتماد، ارتباطات مؤثر، و عشق به تیم، سازمان‌هایی پربازده بسازند. رویکرد کمپبل بر اهمیت مربی‌گری در رهبری تأکید دارد و نشان می‌دهد که موفقیت در کسب‌وکار با تقویت افراد و تیم‌ها به‌دست می‌آید.

 

کتاب “مربی تریلیون دلاری” برای چه افرادی مناسب است؟

کتاب “مربی تریلیون دلاری” برای مدیران، رهبران، کارآفرینان، و افرادی که به دنبال توسعه مهارت‌های رهبری و ایجاد تیم‌های قوی و موفق هستند، مناسب است. همچنین برای کسانی که علاقه‌مند به یادگیری تجربیات مدیریتی در شرکت‌های برجسته‌ای مانند گوگل و اپل هستند، توصیه می‌شود. این کتاب به خوانندگانی که در پی ایجاد محیط‌های کاری مبتنی بر اعتماد، تعاملات مثبت و نتایج مؤثر هستند، کمک می‌کند.

 

نویسندگان کتاب “مربی تریلیون دلاری” چه افرادی هستند؟

این کتاب به قلم اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و آلن ایگل نوشته شده است:

  • اریک اشمیت: مدیرعامل سابق گوگل و رئیس هیئت مدیره آلفابت، که نقش کلیدی در رشد و توسعه گوگل ایفا کرد.
  • جاناتان روزنبرگ: مدیر ارشد محصولات در گوگل، که در شکل‌گیری استراتژی‌های محصولات این شرکت نقش داشته است.
  • آلن ایگل: از مدیران گوگل، که تجربیات و بینش‌های خود را در زمینه توسعه رهبری و تیم‌های پویا به اشتراک گذاشته است.

این نویسندگان تجربیات مستقیم خود از همکاری با بیل کمپبل، مربی و راهنمای برجسته مدیران سیلیکون‌ولی، را با زبانی ساده و کاربردی در این کتاب بازگو کرده‌اند.

 

پنج نکته مهم از کتاب “مربی تریلیون دلاری:

  • مدیران باید فضایی را فراهم کنند که افراد در آن بدون ترس از شکست یا قضاوت، نظرات و ایده‌های خود را بیان کنند.
  • موفقیت پایدار تنها با نشان دادن علاقه و اهمیت به افراد حاصل می‌شود. مدیران باید علاوه بر نتایج کاری، به نیازها و احساسات کارکنان نیز توجه داشته باشند.
  • مدیران باید مانند مربی در کنار تیم‌های خود باشند، به افراد بازخورد بدهند و به رشد آن‌ها کمک کنند، نه اینکه فقط دستور دهند.
  • موفقیت یک تیم، برتر از موفقیت‌های فردی است. تیم‌هایی که به‌جای رقابت داخلی، بر اهداف مشترک متمرکز شوند، موفق‌تر خواهند بود.
  • رهبری واقعی از طریق فروتنی به‌دست می‌آید. مدیران نباید به دنبال قدرت یا کنترل باشند؛ بلکه باید به تیم‌ها و افراد کمک کنند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند.

 

خلاصه کتاب

مدیریت با رویکرد مربی‌گری

مدیران موفق باید مانند یک مربی عمل کنند و فراتر از نظارت صرف، بر کمک به افراد برای شکوفایی استعدادها، حل مشکلات و پیشرفت حرفه‌ای آن‌ها تمرکز کنند. در این رویکرد، مدیران باید در کنار کارکنان حضور داشته باشند، آن‌ها را حمایت کنند و بازخورد سازنده ارائه دهند تا مسیر رشد و توسعه تسهیل شود.

 

مثال: تجربه جاناتان روزنبرگ در گوگل

در آغاز فعالیت روزنبرگ در گوگل، سخت‌گیری و کنترل بیش از حد او منجر به نارضایتی تیمش شد. با تغییر رویکرد و همراهی بیشتر با تیم، توانست روابط را بهبود بخشد. این تغییر نه‌تنها موجب محبوبیت او شد، بلکه رشد و توسعه تیم را نیز تسهیل کرد.

 

نکات کلیدی مدیریت مربی‌گرانه:

  • ارتباط نزدیک با تیم: ایجاد ارتباط صمیمانه و مؤثر با کارکنان.
  • بازخورد مؤثر: ارائه بازخوردی که به جای سرزنش، به توسعه فردی کمک کند.
  • پذیرش اشتباهات: استفاده از اشتباهات به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و پیشرفت.

این رویکرد به افزایش اعتماد به نفس افراد کمک کرده و محیطی ایجاد می‌کند که در آن نوآوری و خلاقیت به‌جای ترس از شکست شکوفا شود.

 

1- ایجاد اعتماد در تیم‌ها

اعتماد در تیم‌ها عنصر کلیدی موفقیت پایدار است. این اعتماد باید دوطرفه باشد؛ یعنی مدیران به توانمندی‌های تیم خود ایمان داشته باشند و اعضای تیم نیز بتوانند به مدیران خود اعتماد کنند. این فضای اعتماد، زمینه را برای دستیابی به اهداف مشترک فراهم می‌کند.

 

مثال: توصیه به لری پیج و سرگی برین در گوگل

پیج و برین در آغاز فعالیت گوگل، برای ساده‌سازی ساختار سازمانی، تصمیم به حذف مدیران میانی گرفتند. پس از مشورت و دریافت بازخورد از مهندسان، متوجه شدند که وجود مدیران برای هدایت و آموزش کارکنان ضروری است. این تصمیم به بازگشت مدیران و بهبود عملکرد تیم‌ها منجر شد.

 

راه‌های ایجاد اعتماد در تیم:

  • پذیرش و تشویق بازخورد: ایجاد فضایی برای شنیدن نظرات و انتقادات.
  • تضمین حمایت: حمایت مدیران از کارکنان در شرایط چالش‌برانگیز.
  • شفافیت در تصمیم‌گیری: اتخاذ تصمیم‌های شفاف و منطقی برای جلب اعتماد.

اعتماد موجب می‌شود که تیم‌ها با اطمینان بیشتری ریسک کنند و در راستای اهداف مشترک با یکدیگر همکاری داشته باشند.

 

2- توجه به افراد و ایجاد روابط معنادار

رفاه و پیشرفت کارکنان از مهم‌ترین عوامل موفقیت سازمان است. مدیران باید علاوه بر توجه به اهداف کاری، به نیازها و دغدغه‌های شخصی افراد نیز توجه کنند. این توجه به ایجاد روابط معنادار منجر می‌شود که در آن انگیزه و احساس تعلق کارکنان افزایش یابد.

 

مثال: تجربه ماریسا مایر در یاهو

ماریسا مایر با توصیه به تشکر در ابتدای جلسات، روحیه مثبت در تیم را تقویت کرد. علاوه بر این، شناخت زندگی شخصی کارکنان مانند محل تحصیل فرزندانشان، به ایجاد ارتباطات عمیق‌تر و افزایش تعهد کاری منجر شد.

 

نکات کلیدی در ایجاد روابط معنادار:

  • گوش دادن فعال: مدیران باید شنونده خوبی باشند و به نیازهای کارکنان توجه کنند.
  • پشتیبانی در موقعیت‌های حساس: در زمان‌های چالش‌برانگیز، حمایت از کارکنان اهمیت دارد.
  • ارزش‌گذاری بر دستاوردها: قدردانی از تلاش‌های افراد به ایجاد انگیزه بیشتر کمک می‌کند.

روابط معنادار به افزایش رضایت شغلی و تعهد افراد منجر شده و سازمان را در محیط‌های رقابتی موفق‌تر می‌سازد.

 

3- اولویت تیم بر فرد

در تیم‌های موفق، همکاری و دستیابی به اهداف مشترک بر موفقیت فردی اولویت دارد. در این محیط‌ها، رقابت‌های فردی جای خود را به همکاری و هم‌افزایی می‌دهد و افراد برای رسیدن به اهداف سازمانی تلاش می‌کنند.

 

مثال: مدیریت چالش‌های داخلی در گوگل

در یکی از پروژه‌های گوگل، تعارضات داخلی میان برخی مهندسان، مانع از همکاری مؤثر شده بود. برگزاری جلسات شفاف و صریح برای بیان مشکلات، به رفع این تعارضات کمک کرد و تیم را به هماهنگی و عملکرد بهتر رساند.

 

نکات کلیدی در اولویت‌دهی به تیم:

  • تشویق به همکاری: اعضای تیم باید به اهمیت همکاری برای دستیابی به اهداف مشترک پی ببرند.
  • حذف رقابت‌های مضر: از ایجاد فضایی که رقابت ناسالم را تقویت می‌کند، جلوگیری شود.
  • تقدیر از دستاوردهای گروهی: موفقیت‌ها باید به نام تیم ثبت شوند، نه افراد.

تیم‌هایی که به‌جای تمرکز بر موفقیت فردی، برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش می‌کنند، عملکرد بهتری دارند و به نتایج مطلوب‌تری دست می‌یابند.

 

4- نشان دادن عشق و توجه در محیط کار

محبت و عشق در محیط کار نه تنها پذیرفتنی است، بلکه برای ایجاد محیطی سالم و موفق ضروری به شمار می‌آید. مدیران باید با صداقت و علاقه به رفاه و رشد کارکنان توجه کنند. ایجاد روابط عاطفی سالم با کارکنان به افزایش تعهد و انگیزه آن‌ها منجر می‌شود و محیطی را فراهم می‌کند که در آن افراد با انگیزه و تعهد بیشتری فعالیت می‌کنند.

 

مثال: آغوش بیل کمپبل و بیل گیتس

در یکی از رویدادهای عمومی، کمپبل در حضور جمعیت، بیل گیتس را در آغوش گرفت. این حرکت در دنیای تجارت که بر رفتارهای رسمی تاکید می‌شود، حرکتی منحصر به فرد بود و نشان‌دهنده اهمیت روابط انسانی عمیق در محیط‌های حرفه‌ای است.

 

نکات کلیدی در نشان دادن عشق در کار:

  • احترام به شخصیت کارکنان: درک و احترام به ویژگی‌های فردی هر عضو.
  • بیان محبت به‌صورت واقعی: حمایت و قدردانی از افراد در موقعیت‌های حساس.
  • ایجاد فضای عاطفی سالم: برقراری روابط دوستانه و انسانی در کنار حفظ حرفه‌ای‌گری.

محیط کاری که در آن محبت و احترام متقابل جریان دارد، زمینه‌ساز افزایش بهره‌وری و رضایت شغلی می‌شود.

 

5- مدیریت مبتنی بر فروتنی

رهبری موفق زمانی شکل می‌گیرد که مدیران به‌جای تمرکز بر قدرت و کنترل، بر فروتنی و خدمت به تیم‌های خود تمرکز کنند. در این سبک مدیریت، مدیران به‌جای اعمال قدرت، به اعضای تیم برای رشد و پیشرفت کمک می‌کنند و فضایی را فراهم می‌آورند که همکاری و نوآوری در آن رشد کند.

 

مثال: تغییر استیو جابز پس از بازگشت به اپل

استیو جابز در دوره اول مدیریت خود، فردی سخت‌گیر و کنترل‌گر بود. اما پس از بازگشت به اپل در سال 1997، با تجربه‌اندوزی از اشتباهات گذشته، به تیم خود بیشتر اعتماد کرد. این تغییر نگرش و رویکرد فروتنانه، نه‌تنها باعث رشد تیم شد، بلکه موفقیت‌های بزرگی را برای اپل به ارمغان آورد.

 

نکات کلیدی در رهبری فروتنانه:

  • پذیرش اشتباهات: مدیران باید توانایی پذیرش اشتباهات خود را داشته باشند و از آن‌ها برای بهبود مسیر استفاده کنند.
  • قدردانی از دستاوردهای تیمی: موفقیت‌ها به نام تیم ثبت شوند و مدیران نباید اعتبار موفقیت را صرفاً به خود اختصاص دهند.
  • خدمت به تیم: رهبری در این سبک، ابزاری برای توسعه افراد است، نه ابزاری برای اعمال قدرت.

این نوع مدیریت به اعتماد و انگیزه در تیم کمک می‌کند و زمینه را برای دستیابی به اهداف سازمانی با همکاری و اشتیاق بیشتر فراهم می‌سازد.

 

6- تصمیم‌گیری و حل تعارض در تیم‌ها

حل تعارضات در تیم‌ها به‌موقع و با تصمیم‌گیری شفاف از مهم‌ترین عوامل موفقیت است. مشکلات و اختلافات نباید پنهان شوند، بلکه باید در فضایی باز و صریح مطرح شوند تا بتوان برای آن‌ها راه‌حل‌های عملی یافت. این رویکرد از ایجاد مانع در مسیر دستیابی به اهداف جلوگیری می‌کند و هماهنگی در تیم‌ها را افزایش می‌دهد.

 

مثال: حل تعارضات در پروژه‌های گوگل

در یکی از پروژه‌های گوگل، اختلافاتی بین برخی از مهندسان به وجود آمده بود که مانع همکاری آن‌ها می‌شد. با برگزاری جلسات شفاف و صریح، اعضای تیم تشویق شدند که مشکلات خود را مطرح کنند. این جلسات به حل سریع تعارضات و بهبود عملکرد تیم منجر شد و باعث شد تیم بدون مانع به اهداف خود برسد.

 

نکات کلیدی در تصمیم‌گیری و حل تعارض:

  • ایجاد فضای باز برای گفت‌وگو: اعضای تیم باید آزادی بیان داشته باشند و مشکلات خود را بدون ترس مطرح کنند.
  • تمرکز بر راه‌حل، نه مشکل: مدیران باید تیم‌ها را به یافتن راه‌حل‌های عملی و مؤثر هدایت کنند.
  • پذیرش نظرات مخالف: شنیدن و درک نظرات مختلف می‌تواند به تصمیم‌گیری بهتر و جامع‌تر کمک کند.

حل مؤثر تعارضات، انسجام تیم‌ها را تقویت کرده و آن‌ها را قادر می‌سازد در شرایط پیچیده و چالش‌برانگیز عملکرد بهتری داشته باشند و با تمرکز بر اهداف مشترک، به نتایج مطلوب دست یابند.

پرفروش‌ترین دوره‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

میلاد صالحی
هومان | مدرسه کسب و کار و توسعه فردی

فرم ورود و ثبت نام