او ساعتها کنار شومینه مینشست و مدام سیگار میکشید. همیشه یک آهنگ گوش میداد…
ارتش شوروی به بیشتر مناطق شمالی ایران هجوم آورده بود و مشهد رو اشغال کرده بود. در این میان کامیونهای آقای اکبر خیامی هم بود، آن کامیوندار بامعرفت مشهدی…
پس از اینکه شوروی ایران رو ترک کرد، خیلی از اموال مردم رو با خودش برد و چه خانههایی که داراییشان از بین رفت. زمستان کولاک کرده بود و مردم زندگی بسیار مشقتباری داشتند، از این رو باید چارهای میاندیشیدند…